مختصر زندگینامه ملا محمد ربیعی

30 ژوئیه
استاد محمد ربیعی فرزند مرحوم ملا عبدالحكیم در سال 1311 شمسی در روستای دراسب از توابع شهرستان دیواندره در استان كردستان دیده به جهان گشود. در سن 5 سالگی خواندن قرآن مجید را نزد مادر بزرگوارش به اتمام رساند.مقدمات صرف و نحو را نزد پدر و عموی گرامیشان ملا محمود ربیعی ـ رحمهما الله ـ فراگرفت و بعد از وفات ایشان نزد استادانی دیگر از كردستان ایران و عراق تحصیل علوم دینی را دنبال كرد.
از سن 12 سالگی به نوشتن علاقمند شد و وقایع روزانه را به صورت داستان در قالب نظم و نثر به رشته تحریر در می آورد. استاد پس از ختم قرآن و فراگرفتن مقدمات صرف و نحو در خدمت استاد دانا و فرزانه«سید علاءالدین حسینی» از «قشلاق سفید» از توابع دیواندره شروع به آموختن علوم دینی نمودند. در همان سنین جوانی در خدمت استادش رساله ایساعوجی در علم و منطق را مطالعه و آن را به فارسی ترجمه كرده بود. ازآن جا كه سید علاءالدین علاقه فراوانی نسبت به استاد ربیعی داشت به او پیشنهاد كرده بود كه من دخترم را برای تو نگاه داشته ام و دخترم نیز علاقمند است تا با شما ازدواج كند. این بود كه صغرا خانم دختر استاد علاءالدین حسینی به عقد ملا محمد ربیعی درآمد و با ایشان ازدواج نمود.
استاد محمد ربیعی فرزند مرحوم ملا عبدالحكیم در سال 1311 شمسی در روستای دراسب از توابع شهرستان دیواندره در استان كردستان دیده به جهان گشود. در سن 5 سالگی خواندن قرآن مجید را نزد مادر بزرگوارش به اتمام رساند.
مقدمات صرف و نحو را نزد پدر و عموی گرامیشان ملا محمود ربیعی ـ رحمهما الله ـ فراگرفت و بعد از وفات ایشان نزد استادانی دیگر از كردستان ایران و عراق تحصیل علوم دینی را دنبال كرد.
از سن 12 سالگی به نوشتن علاقمند شد و وقایع روزانه را به صورت داستان در قالب نظم و نثر به رشته تحریر در می آورد. استاد پس از ختم قرآن و فراگرفتن مقدمات صرف و نحو در خدمت استاد دانا و فرزانه«سید علاءالدین حسینی» از «قشلاق سفید» از توابع دیواندره شروع به آموختن علوم دینی نمودند. در همان سنین جوانی در خدمت استادش رساله ایساعوجی در علم و منطق را مطالعه و آن را به فارسی ترجمه كرده بود. ازآن جا كه سید علاءالدین علاقه فراوانی نسبت به استاد ربیعی داشت به او پیشنهاد كرده بود كه من دخترم را برای تو نگاه داشته ام و دخترم نیز علاقمند است تا با شما ازدواج كند. این بود كه صغرا خانم دختر استاد علاءالدین حسینی به عقد ملا محمد ربیعی درآمد و با ایشان ازدواج نمود.
استاد ربیعی در قرائت قرآن صدای زیبا و رسایی داشتند. در سال 1345 به نمایندگی از طرف كشور ایران در مسابقات بین المللی در پاكستان شركت و در میان 22 قاری بزرگ جهان بعد از شیخ محمود الفخری از كشور مصر مشتركاً با استاد عبدالباسط مقام دوم را كسب می نمایند ونایب قاری جهان می گردد.
بعد از پایان مسابقات و بازگشت به ایران به خاطر تبحر و توانایی بالا در گویندگی زبان كردی به تهران آمده و در رادیو، برنامه دینی به زبان كردی اجرا می نمود و نیز در مدرسه «اردبیلی ها» و مسجد «عمادالدوله» به آموزش قرآن و تجوید به علاقمندان می پرداختند. پس از تأسیس رادیو كردی كرمانشاه بدانجا آمده و به عنوان گوینده رادیو كار خود را در كرمانشاه دنبال كردند و همزمان به عنوان خطیب و امام جمعه آن شهر انجام وظیفه نمودند.
استاد محمد ربیعی به همراه «علامه كاك احمد مفتی زاده» ـ رحمه الله ـ «دكتر مریدی» و «دكتر بقا سیدالشهدایی» همگام با مردم كرمانشاه و سایر شهرهای كردنشین قبل از انقلاب و بعد از انقلاب برای كاشتن نهال اسلامی تلاش نمودند و دوش به دوش مردم در كوی و خیابان و در مسجد و منبر و مجالس شعائر اسلامی را سر داده و در راه آرمانهای اسلامی تلاش كردند.
دانشمند فرزانه در كنار گویندگی رادیو، امام جمعه و خطیب مسجد امام شافعی كرمانشاه نیز بودند. در دوران امامت استاد ربیعی در كرمانشاه گروه كثیری از مردم كرمانشاه به مسجد امام شافعی روی آوردند و صفوف جماعت و جمعه به حدی رسید كه تعداد زیادی از مردم در خیابانهای اطراف مسجد و محل راسته بازار به نماز می ایستادند.
مردم كرمانشاه علاقه فوق العاده ای نسبت به استاد ربیعی داشتند و تمام مردم اهل سنت كرمانشاه و حتی عده ای از اهل تشیع برای حل مسائل خود به ایشان مراجعه می نمودند.
استاد سه بار ازدواج نموده و دو پسر و یك دختر از ایشان باقی است.
استاد دانا و عالم فرزانه محمد ربیعی در سن 63 سالگی و در تاریخ 13/9/1375 در جریان قتل های زنجیره ای شب هنگام توسط كوردلان تاریخ به شهادت رسید.
پر واضح است كه صداقت و درستی جاودانه است لذا هر چند تلاش زیاد كردند كه شهید شدن استاد ربیعی را همچون دیگر قربانیان این جنایات مرگ طبیعی (سكته قلبی)جلوه دهند؛ امّا به خواست خداوند پنهان¬بین، چند سال بعد، آن¬گاه كه جریان قتل¬های زنجیره¬ای، بر ملا شد، ــ مضاف بر شواهد روشن زمان شهادت ــ، معلوم شد كه ایشان هم یكی از مقاصد آن رسوایی وتوطئه شوم در كردستان و مناطق اهل سنّت بود؛ كه توسط بعضی از رسانه¬ها و شخصیت‌های آزاده و انسان دوست آشكار گردید.
آثار به جای مانده از استاد شهید محمد ربیعی:
1- آئینه اسلام
2- باقیات صالحات (8 جلد)
3- عالی جناب گوریل (رمان)
4- مالكیت در اسلام
5- عشق پایان ناپذیر
علاوه بر اینها دهها كتاب دیگر و صدهها كاست ضبط شده از این استاد فرزانه موجود و مورد استفاده عموم می باشد.
ایشان اشعاری در زمینه های خدا شناسی، مدح و ستایش، عرفان سیاسی و غیره به سه زبان كُردی، فارسی و عربی سروده اند كه در دیوانی به نام چهار فصل گرد آمده و هنوز به چاپ نرسیده است. این اشعار به 4000 بیت می رسد.
برنامه ها و فعالیت های استاد ربیعی به صورت اختصار:
1- احیاء زبان،فرهنگ و لباس كردی
2- احیاء تفكر اسلامی و زدودن آثار خرافات و بدعت از چهره ی دین
3- نویسندگی و شاعری
4- وعظ، سخنرانی و ارشاد مسلمین و مبارزه در راه اسلام
5- اندیشه ایجاد كتابخانه ملی كردی و تدریس زبانهای آلمانی، فرانسوی و انگلیسی
6- دعوت از اساتید برجسته كشورهای اسلامی و عربی برای تدریس در مسجد جامع امام شافعی كرمانشاه
7- احیای آزادی بیان،اندیشه و…
8- مبارزه با فساد سیاسی استعمار و استبداد
9- توزیع مواد غذایی و تأمین مایحتاج ضروری فقرا از طریق كمكهای مردمی و تحت پوشش قرار دادن آنها زیر نظر مسجد امام شافعی و …
چند بیت از اشعار استاد شهید:
بلبلا هم قفس زاغ سیاهی چه عجب
كه در این باغ كسی گلبن بیخار ندید
گرزنادانی و نا اهلی او در عجبی
غیر خوناب، طبیب از دل بیمار ندید
——————————————
هر جا كه دلی هست دل آزاری هست
هرجا كه گلی هست در آن خاری هست
گویند به هرجای كه باشد گنجی
افسوس كه اندر كنفش ماری هست
—————————————–
استاد در تفسیر آیه 83 سوره «اسرا» می فرماید:
زانعمنا علی الانسان اعرض
بیاموز این نصیحت ای برادر
مشو غره به مال و جاه دنیا
روحش شاد و یادش همواره جاودان و گرامی در دلها

بیان دیدگاه