بایگانی | عثمان خمیس RSS feed for this section

وقتی مهدی موعود شیعیان ظهور کند، چکار می‏کند؟

23 آگوست
نخست: قرآن جدید می‏آورد، چرا قرآن جدید می‎آورد؟! از ابوعبدالله ؛ نقل شده که گفت. گویی که به میان ستون و محراب می‏نگرم و مردم را می‏بینم که بر کتاب جدید و علیه عرب بیعت می‏کنند[1]
محمد صدر می‏گوید: تفسیر جدید و باطنی گسترده‏ای را برای مردم بارز می‏کند…و این امر صحیحی است که نیاز به بررسی ندارد و نماد و مصداق حقیقتی است باطنی که وجدان بشری آن را توصیف کرده است و این فهم جدید عمیقتر از تمام فهمهای پیشین است[2]
گفتم: آیا فهم او عمیقتر از فهم امامان قبل مثل علی و باقر و صادق و… است؟!
از علی (ع) نقل شده که گفت: مانند اينكه به شیعیان می‏نگرم، که چادرها را در مسجد کوفه برپا کرده‎اند و نشسته و قرآن جدید را به مردم می‏آموزند[3]
مفید در المسائل السرویه می‏گوید: بدون شک قرآن، کلام خداوند متعال است و کلام بشر نیست و این قرآن اکثر کلام خدا است [نه همه آن] و باقیمانده آن نزد نگهدارنده شريعت گذاشته است، برای احکامی که چیزی از آنها وضع نشده است[5][4]
دوم: مساجد را نابود می‏کند. از ابوجعفر نقل شده که گفت: وقتی که قائم ظهور کند، به کوفه می‏رود و 4 مسجد را نابود می‏کند[6]
از ابوجعفر نقل شده که گفت: هیچ مسجد برپايى بر روی زمین نيست مگر اینکه که امام زمان آن را نابود می‎کند و هموار می‎نماید[7]
سوم: به حکم داود حکم می‎کند. از ابوجعفر نقل است که گفت: وقتی که قائم آل محمد بیاید به حکم داود و سلیمان حکم می‎کند و دلیلی از مردم خواسته نمی‎شود،[8] از ابوعبدالله (ع) نقل شده که گفت: دنیا از بین نمی‎رود تا اين که مردی از من بيايد و به حکم آل داود حکم کند[9]
چهارم: بر ام المؤمنین عایشه (ك) حد شرعی جاری می‏کند. از ابو جعفر نقل شده که: وقتی که قائم ما ظهور کند، عایشه را نزد او می‏آورند تا او را حد شرعی بزند و تا انتقام فاطمه دختر محمد (ص) را از او بگیرد[10]
پنجم: ابوبکر و عمر را از قبرهایشان بیرون می‏آورد و آنها را به صلیب می‏کشد و می‏سوزاند[11]
ششم: وقتی که خروج می‎کند خداوند او را به اسم عبرانی‎اش صدا می‎زند. ابوعبدالله (ع) می‎گوید: وقتی که به امام اجازه داده شد، خداوند او را به نام عبرانی‎اش صدا می‎زند و 313 یار دارد، ابرى است مانند ابرهاى پاییزی و آنها پرچمداران هستند، بعضی از آنها شب در رختخوابش می‎خوابد و صبح در مکه است[12]
هفتم: کعبه و مسجد رسول الله (ص) را ویران می‎کند. از مفضل بن عمر نقل شده که او از جعفر بن محمد سؤالهایی را در مورد مهدی و احوال او می‎پرسد. از جمله: سرورم او با خانه خدا چکار می‎کند؟ گفت: آن را نابود می‎کند و جز ستونهای آن چیزی باقی نمی‎گذارد که اولین خانه‎ای بود که در مکه و در زمان آدم (ع) ساخته شد، و بوسیله ابراهیم و اسماعیل اوج گرفت[13]
و از ابوبصیر از ابوعبدالله (ع) نقل شده که گفت: وقتی که قائم بیاید، خانه خدا و مسجد پیامبر (ص)  و مسجد کوفه را به روز اولش بر می‎گرداند[14]
هشتم: خداوند او را برای انتقام مبعوث می‏کند از ابو جعفر نقل شده که: خداوند محمد (ص)  را برای رحمت، و مهدی را برای انتقام مبعوث می‏کند[15]
نهم: نوادگان قاتلان حسین را می‏کشد. به رضا گفته شد: ای پسر رسول خدا در مورد حدیثی که از صادق (ع) روایت شده چه نظری داری که گفت: وقتی مهدی قائم خروج کند، نوادگان قاتلان حسین را به جرم پدرانشان می‏کشد. گفت: چنین است. گفتم: پس این کلام خداوند چه می‏شود که می‏فرماید: «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى» (فاطر: ١٨). «هيچ گناهكاري بار گناه ديگري را به دوش نمي‌كشد» گفت: تمام اقوال خداوند راست است اما نوادگان قاتلان حسین (ع) به کار پدرانشان راضی هستند و به آن افتخار می‏کنند[16]
دهم: مهدی بر قتل عربها و مخصوصاً قریش اصرار و پافشاری می‏کند. از ابو عبدالله نقل شده که گفت: «میان ما و اعراب بجز قتل و کشتار چیز دیگری باقی نمانده است»[17] چرا عربها؟!
از ابو عبدالله نقل شده که گفت: از اعراب بپرهیز، چون خبر بدی در مورد آنها وجود دارد و هیچ کدام از آنها با مهدی قائم خروج نمی‏کنند[19]
از ابو عبدالله نقل شده که گفت: وقتی که قائم آل محمد ص خروج کند500 نفر از قریشیان را جمع می‏کند و گردن آنها را می‏زند و سپس 500 نفر دیگر را نیز جمع می‏کند و گردن آنها را نیز می‏زند و این کار را شش بار تکرار می‏کند (یعنی 3000 نفر) و گفته شده که تعداد قریشیان 3000 نفر بوده است؟ (چون این روایت در آن زمان بوده و آن زمان تعداد قریشی‏ها اندک بوده به این دلیل تعجب كرد) گفت: آری خود و موالی آنها این تعداد هستند.
می‏گویم که آنچه که بر جعلی بودن این روایت دلالت می‏کند این است که جاعل آن مطمئن نبوده که قریشی‏ها از 3000 نفر بیشتر هستند بنابراین تعجب کرده، پس برای اینکه دروغش را محکم کند بیان می‏کند که این تعداد اعراب و موالی آنها می‏باشد.
از ابو جعفر (ع) نقل شده که گفت: اگر مردم می‏دانستند که قائم هنگام خروج چکار خواهد کرد، بیشترشان دوست نداشتند او را ببینند، از مردمانی که می‏کشد و او با کشتن قریش شروع می‏کند و جز شمشیر چیزی رد و بدل نمی‎شود، تا جایی که بسیاری می‏گویند که این از آل محمد نیست و گرنه مهربان می‏بود[20]
جای تعجب است که آیا این کار موافق کلام پیامبر (ص) است که فرمود: «خداوند را در مورد اهل بیتم به یاد داشته باشید»[21]
مگر بنی هاشم از قریش نیستند؟ پس چرا آنها را نیز می‏کشد؟!
«كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن يَقُولُونَ إِلَّا » (الكهف: ٥).
«سخن بزرگى از دهانشان خارج مى‏شود! آنها فقط دروغ مى‏گويند».
منبع: کتاب » عجیب ترین دروغ تاریخ»
نوشته: شیخ عثمان خمیس
ترجمه: شیخ اسحاق دبیری
———————————-
پی نوشت:
[1]: الغیبة، نعمانی، ص200؛ بحارالانوار، 52/135، 294؛ الزام الناصب، 2/111-112.
[2]: تاریخ مابعدالظهور، ص453.
[3]: الأنوار النعمانیة، 2/95.
[4]: المسائل السرویة، ص78-79.
[5]: علی حائری در مورد صفات مهدی می‎گوید: ظهور مصحف علی (ع) است که بعد از وفات پیامبر (ص) جمع‎آوری کرده بود. همچنانکه در مورد اخبار زمان ظهورش از علی در كتاب: الغیبة نعمانى آمده است: گویی که عجم چادرهايشان را در مسجد کوفه برپا کرده‎اند و قرآن را چنانکه نازل شده بود. به مردم می‎آموزند. گفته شد: ای امیرالمؤمنین مگر این قرآن همان گونه که نازل شده نيست؟ گفت: نه، اسم 70 نفر از قریشیان و پدرانشان از آن پاك شده واسم ابولهب نیز به خاطر اینکه عموی پیامبر (ص) است ترك شده تا اهانت به پيامبر (ص) باشد، الزام الناصب، 1/421.
[6]: بحار الانوار، 52/339؛ وسائل الشیعة 25/436؛ الارشاد، مفید، 2/385.
[7]: الحدائق الناظرة، بحرانی، 7/281؛ وسائل الشیعة 25/436؛ الارشاد، مفید، 2/385؛ بحارالانوار، 80/369.
[8]: بصائر الدرجات، ص279؛ مستدرک الوسائل، 17/364؛ الخرائج و الجرائح، 2/860.
[9]: بصائر الدرجات، ص278؛ الکافی 1/397-398 وسائل الشیعة 27/230-231.
[10]: بحار الانوار، 52/314؛ مختصر بصائر الدرجات، ص213؛ مستدرک الوسئل 18/92، بحارالانوار 22/242؛ الایقاظ من الهجعة، حرعاملی، ص232.
[11]: بحار الا نوار، 53/12-14؛ مختصربصائر الدرجات ص187، الایقاظ من الهجعة، ص269-270.
[12]: الغیبة، نعمانی، ص326؛ بحارالانوار، 52/368؛ تفسیر العیاشی، 1/67.
[13]: بحارالانوار، 53/11؛ الزام الناصب، 2/226.
[14]: الحدائق الناظرة، 11/461؛ الکافی، 4/543؛ تهذیب الاحکام، طوسی، 5/452.
[15]: بحارالانوار، 52/315؛ الکافی8/233؛ مکیال المکارم، اصفهانی، 1/52، 2/345.
[16]: بحار الانوار، 52/313؛ کامل الزیارات، ابن قولویه، ص162؛ ثواب الاعمال، صدوق، ص217، علل الشرائع 1/229.
[17]: بحار الانوار، 52/349؛ الغیبة، نعمانی، ص241؛ الزام الناصب، 2/264.
[18]: بحار الانوار، 52/333؛ الغیبة، طوسی، ص476؛ نفس الرحمن فی فضائل سلمان، نوری طبرسی، ص131.
[19]: بحار الانوار، 52/338؛ الارشاد مفید، 2/383؛ روضة الواعظین، ص265؛ الغیبة، نعمانی، ص240.
[20]: بحار الانوار، 52/354؛ الغیبة، نعمانی، ص238؛ الزام الناصب، 2/247.
[21]: به روایت مسلم در صحیح خود، کتاب فضائل الصحابة، باب فضائل علی بن ابی طالب (رض) شماره 2408.