نویسنده: عادل حیدری
{وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِید} [البروج: ۹] (و الله بر هر چیزی حاضر و ناظر است)
{وَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا} [نساء: ۷۹] (کافی است که الله گواه باشد)
{إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا} [نساء: ۱] (بیگمان الله مراقب شما است ( و کردار و رفتار شما از دیده او پنهان نمیماند)
{وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ رَقِیبًا} [احزاب: ۵۲] (الله ناظر و مراقب بر هر چیزی است)
{وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی أَنْفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ} [بقره: ۲۳۵] (و بدانید که الله آنچه را در دل دارید میداند، پس از (مخالفت فرمان) او خویشتن را برحذر دارید و بدانید که بیگمان الله بس آمرزنده و شکیبا است)
{وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ} [حدید: ۴] (و او در هر کجا که باشید [با علم خویش]، با شما است. و الله میبیند هر چیزی را که میکنید)
{أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى} [علق: ۱۴] (آیا او ندانسته است که الله ( همهی احوال او را میپاید، و همهی اعمال وی را) میبیند؟)
{یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ} [غافر: ۱۹] (خداوند از دزدانه نگاه کردن چشمها و از رازی که سینهها در خود پنهان میدارند، آگاه است)
برادرم و خواهرم
اندکی در آیات فوق بیندیشید و در این واژهها درنگی نمایید “رقیب و شهید”
آیا میدانید معنای این دو صفت الهی چیست؟
شهید: یعنی آگاه از همه چیز که چیزی از او نهان نمیشود و همه صداها را میشنود و همهی موجودات از ریز و درشتش، پیدا و پنهانش را میبیند و علمش همه چیز را در بر گرفته است
رقیب: یعنی آگاه از مکنونات درونی انسان و مراقب و نگرنده اعمال انسان و هیچ چیزی از او پوشیده نمیماند.
گمانم مفهوم سخن را دریافته باشی: آری حس مراقبت الهی در خفا و آشکار و بویژه در خفا که ابلیس و لشکریانش را حیله ها افزونتر باشد
به این فرمودهی علامه ابن القیم رحمه الله دقت فرما: “خردمندان اتفاق دارند که اساس تقویت سرای ایمان و پایداری، عبادتهای پنهانی و اساس نابودی سرای ایمان، گناهان پنهانی میباشد”.
آری برادرم، خلوت ابزاری است که اولیای الهی با غنیمت شمردن آن پله های رسیدن به خالق خویش را میپیمایند چنانچه بگفته رسول خدا صلی الله علیه و سلم از جمله کسانی که در روز قیامت در زیر سایه عرش الهی قرار میگیرند انسانی است که در خلوت خویش یاد خدا را می نماید و چشمانش اشکبار می شود و نیز مردی که در پنهانی صدقه می دهد بگونه ای که دست چپش از آنچه دست راستش داده است با خبر نمی شود.
خلوت آن زیبا لحظاتی است که رسول خدا صلی الله علیه و سلم قبل از رسالتش در غار حرا آن را غنیمت شمرده و با خدای خویش مناجات می نمود و بعد از رسالتش همواره یاران و نیز امت خویش را به غنیمت شمردن آن تشویق مینمود.
اما بایستی دانست که در مقابل برای برخی انسانها خلوت مهلکهای است که شیاطین تمام همت خود را بکار بسته تا حس مراقبت الهی را در وی تضعیف و نابود گردانند و با وادار کردن انسان به دریدن پرده حرمت الهی کاشانه ایمان وی را نابود نموده و گوهر ایمان و یقین وی را به ثمن بخس به تاراج ببرند.
اندکی به این حدیث نبوی بیندیش:
“عَنْ ثَوْبَانَ عَنْ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَنَّهُ قَالَ لَأَعْلَمَنَّ أَقْوَامًا مِنْ أُمَّتِی یَأْتُونَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِحَسَنَاتٍ أَمْثَالِ جِبَالِ تِهَامَةَ بِیضًا فَیَجْعَلُهَا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ هَبَاءً مَنْثُورًا قَالَ ثَوْبَانُ یَا رَسُولَ اللَّهِ صِفْهُمْ لَنَا جَلِّهِمْ لَنَا أَنْ لَا نَکُونَ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَا نَعْلَمُ قَالَ أَمَا إِنَّهُمْ إِخْوَانُکُمْ وَمِنْ جِلْدَتِکُمْ وَیَأْخُذُونَ مِنْ اللَّیْلِ کَمَا تَأْخُذُونَ وَلَکِنَّهُمْ أَقْوَامٌ إِذَا خَلَوْا بِمَحَارِمِ اللَّهِ انْتَهَکُوهَا. “
ثوبان از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت میکند که ایشان فرمودند: “اقوامی از امت خویش را میشناسم که در روز قیامت با نیکیهایی سفید به پری کوههای تهامه حاضر میشوند اما خداوند همه آنها را همچون ذرّات غبار پراکنده در هوا می سازد” [و نابود می کند] ثوبان گفت: ای رسول خدا آنها را برای ما توصیف کن تا از روی نادانی در زمره آنها قرار نگیریم. رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمودند: “آنها برادران شما و از میان شما می باشند که چه بسا چون شما نماز شب بر پا میدارند اما آنها کسانی هستد که چون در خلوت با محارم الهی قرار گرفتند پردهی حرمت الهی را میدرند”.
بر حذر باش از اینکه شیطان را در آشکارا دشمن باشی و در خلوت با وی دوستی گزینی. سحنون (رحمه الله)
برادر و خواهرم:
آیا دوست می داری از زمره این گروه باشی کسانی که از تمام کرده ها و زحمتهایشان بهره ای جز سختی نمی برند و کلبه ایمانی که خشت خشت آن را با رنج نهاده ای با تیشه لذت و خوشی آنی در لحظه ای نابود سازی و لذت و نعیم دائمی را قربانی نمایی.
و نیز بگفته سحنون رحمه الله بر حذر باش از اینکه شیطان را در آشکارا دشمن باشی و در خلوت با وی دوستی گزینی.
برادر و خواهرم :
آنگاه که با خویش خلوت نمودی و درها را بروی خویش بسته یافته و پرده ها را کنار كشیدی و دید بشر را از خود کوته یافتی و شیطان گنه را بر تو آراست بیاد بیاور کسی که هیچ چیزی از او پنهان نمی ماند، خدایی که مورچه سیاه را در شب تاریک بر صخره سیاه می بیند و صدای پایش را می شنود.
{یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ} [نساء: ۱۰۸]
( آنان میتوانند خیانت خود را از مردم پنهان دارند ، ولی نمیتوانند آن را از خدا پنهان دارند که همیشه با آنان است.)
امام قحطانی رحمه الله میفرماید:
اذا خلوت بریبة فی ظلمة والنفس داعیة الی العصیان
استحی من نظر الاله و قل له ان الذی خلق الظلام یرانی
آنگاه که در تاریکی در معرض حرمت الهی قرار گرفتی و نفست تو را ودار به معصیت نمود از نگاه خدا شرم کن و به او بگو کسی که تاریکی را آفریده است مرا می بیند.
آری برادرم چون یوسف در خلوت خویش فریاد معاذ الله بر آور تا بر عرش مصر، نه بر عرش مصر بلکه بر سریر بهشت تکیه زنی و با حوریان در آمیزی. و بدان یکی دیگر از کسانی که در روز قیامت که انسانها در عرق خویش غرق می شوند در زیر سایه عرش الهی قرار می گیرد مردی است که زنی صاحب جمال و مکنت او را دعوت به فحشا می کند اما وی می گوید: من از خدای خویش می ترسم.
برادرم و خواهرم:
آیا اگر کسی را در اطراف خود می یافتی دامان خویش را به گناه آلوده می ساختی؟ خواهی گفت: خیر، پس چگونه خداوند را کم ارزشترین نگرنده به خود می پنداری.
برادر و خواهرم:
نه تنها پروردگار بلکه دو فرشته مراقب کردار تو هستد و اعمال تو را ثبت می نمایند:
{وَإِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ (۱۰) کِرَامًا کَاتِبِینَ (۱۱) یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ} [انفطار: ۱۰-۱۲]
(بدون شکّ نگاهبانانی بر شما گمارده شدهاند. نگاهبانانی که (در پیشگاه پروردگار مقرّب و) محترم هستند و پیوسته (اعمال شما را) مینویسند. میدانند هرکاری را که میکنید).
{وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ (۱۶) إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ (۱۷) مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ} [ق: ۱۶-۱۸]
(ما انسان را آفریدهایم و میدانیم که به خاطرش چه میگذرد و چه اندیشهای در سر دارد ، و ما از شاهرگ گردن بدو نزدیکتریم . بدانگاه که دو فرشتهای که در سمت راست و در طرف چپ انسان نشستهاند و اعمال او را دریافت میدارند [ما از همه چیز و همه کس – حتی از این دو فرشته- به او نزدیکتریم ] . انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیراند مگر این که فرشتهای ، مراقب و آماده [برای دریافت و نگارش] آن سخن است).
در پایان برادر و خواهرم:
عنان طاعت خویش را با همنغمه شدن با شیطان که هر لحظه فسون تازهای می بافد مبر که در سنگلاخ زندگی خود را گم خواهی کرد .
در آخر سخن این فرموده خدا را بیادت می آورم:
{یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ (۶) الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ (۷) فِی أَیِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَکَّبَکَ} [الانفطار: ۶-۸]
(ای انسان ! چه چیز تو را در برابر پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته است و در حق او گولت زده است [که چنان بیباکانه نافرمانی میکنی و خود را به گناهان آلوده میسازی؟ !] پروردگاری که تو را آفریده است و سپس سر و سامانت داده است و بعد معتدل و متناسبت کرده است. و آن گاه به هر شکلی که خواسته است تو را درآورده است و ترکیب بسته است).